اندیشه
پهلوی حامی بهاییت!! 2 در چنین شرایطی بود که امام خمینی، در پیامها و اعلامیههای کوبنده خویش بهائیان را عمال اسرائیل یاد کرد و با روشنگریهای خود، خواب خوش آنها، و قدرتهای مستبد و جهانخوار حامیشان در داخل و خارج کشور را، برآشفت: «این جانب حسب وظیفه شرعیه به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر میکنم. قرآن کریم و اسلام در خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد در معرض قبضه صهیونیستهاست که در ایران به شکل حزب بهائی ظاهر شدند و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه میکنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط میکنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسی یهود است. (1) و دولتها ناظر آن هستند و آن را تایید میکنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمیکنند و اگر کسی سکوت کند، در پیشگاه خداوند قاهر، مسوول است. (2)» پهلوی حامی بهاییت!! رابطه بهاییت و صهیونیسم 3
به گواه اسناد موجود، محفل بهائیت، برای رسیدن به اهداف مهمتر خویش، برنامه دیگری تهیه کرد که اجرای آن از اواخر سال 1343، یعنی پس از تبعید امام به جرم مخالفت با کاپیتولاسیون آغازشد. برنامه دوم بهائیت، که 9 ساله بود، تا سال 1354 ادامه یافت و میتوان گفت که در طول این برنامه، با حمایت شاه، امریکا و اسرائیل، تمامی ارکان رسمی کشور در اختیار بهائیان قرار گرفت. در سال 1351 طبق اسناد ساواک، 112 تن از امرای ارتش، شهربانی و ژاندارمری از بهائیان بودند. بهائیان در مدت کوتاهی چنان رشد کردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند که در کابینه هویدا 9 وزیر بهائی حضور داشتند. (3)
از اسناد و گزارشهای موجود در مرکز اسناد انقلاب اسلامی چنین روشن میشود که هر چه دوران شروع انقلاب اسلامی نزدیکتر میشد نفوذ روزافزون و همهجانبه این فرقه استعماری در تمامی ارکان حکومت افزونتر میگشت. به علاوه جسارت و جرات بهائیان در سطح جامعه و مجامع دانشگاهی افزایش مییافت، تا جایی که به وابستگی خود به بیگانگان افتخار میکردند و از بیان علنی این امر ابایی نداشتند. در گزارشی از سال 1356 آمده است: «طبق اطلاع، اخیرا شخصی به نام شهرام عیسیخانی، دانشجوی سال اول ریاضی دانشکده علوم دانشگاه آذرآبادگان، در کلاس درس، سایر دانشجویان را به قبول مسلک بهائیت تشویق و چنین اظهار میدارد که دولت شوروی و انگلیس مخفیانه به بهائیان پول میدهند تا کمیته بهائیان را تقویت کنند. ما نیز افراد بهائی، بهویژه اشخاصی را که به این مسلک بپیوندند از نظر تأمین مسکن و کمکهزینه زندگی حمایت و کمک میکنیم.» (4) و از این همه تبلیغات نه تنها از سوی رژیم پهلوی ممانعتی به عمل نمیآمد، که حمایت نیز میشد.
در ادامه، چند سند تاریخی در خصوص برنامه اول و دوم بهائیت در کشورمان در دهههای 1340 و 1350 شمسی آورده شده است:
سند شماره1:
در این سند اظهار میشود که محمد رضا شاه پهلوی و همسرش از دوران مدرسه بهائی بودهاند و علمای کشور مانند مرحوم حجت الاسلام فلسفی به اشتباه گمان میکنند شاه اخیرا دارد به بهائیت روی میآورد و به آنها در کابینه پستهای کلیدی میدهد.
نسخه شماره چهار و چهار یک
به 20 هـ 4 (5)
از 321 (66)
شماره: 1242/321
تاریخ: 5/4/48
گیرندگان: 302ـ310 (7)
موضوع: فعالیت بهائیان
به قرار اطلاع، در جلسه هفتگی مورخ 25/4/48 بهائیان که در خیابان سبلان کوچه کرمی پلاک 27 تشکیل شده بود، شخصی به نام واحدیان ضمن صحبت درباره امور مذهبی اظهار داشته است: «کارهایی که اکنون به دست اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر صورت میگیرد هیچ کدامش روی اصول دین اسلام نیست، زیرا خود شاه به تمام دستورات بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران کودکی در مدرسه بهائیان در خیابان امیریه که در آن زمان از مدارس عالی تهران بود درس خواندهاند و دلیلش آن است که عکس آن زمان شاه و اشرف هماکنون موجود است که ایشان ایستادهاند و قبل از اینکه به کلاس درس بروند دعا میخوانند. حالا مردم احمق میگویند شاه بهائی است؛ چه کار میتوانند بکنند. فلسفی بالای منبر میگوید شاه! مواظب باش ببین دکتر شما چه شخصی است، کارها را به دست بهائیان ندهید. (8) ولی این گفتار اثری ندارد. هماکنون تیمسار صنیعی، وزیر جنگ، و تیمسار شیرینسخن بهائی هستند و هرچه نزدیکتر شوید میبینید که چه کارهای مهمی به دست بهائیان است. چرا؟ برای اینکه آنها بیشتر میفهمند.»!
تحقیق پیرامون موارد زیر مورد نیاز است:
1ـ تعیین صحت و سقم موضوع؛ 2ـ واحدیان شناسایی شود و مشخصات بیشتری از وی اعلام دارند؛ 3ـ گردانندگان جلسات مزبور چه کسانی هستند و هدف از تشکیل این جلسات آیا جنبه مذهبی دارد یا فعالیتهای دیگری در پوشش مذهب است؛ 4ـ در جریان جلسات مورد بحث قرار گرفته و نتیجه را به موقع اعلام دارند. (9)
سند شماره2:
در این سند با اطلاع رژیم بهائیان جلسهای تشکیل میدهند و در این جلسه ضمن توهین به امام علی (ع) و امام حسین (ع) عنوان میشود که بهائیان بیحجابی را در کشور ترویج میدهند. همچنین اظهار میشود که بهائیان با بمب اتم و با همکاری اسرائیل مسلمانان را از بین خواهند برد.
طبقهبندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
صفحه یک از یک
صفحه شماره یک از چهار
1ـ به: 321
2ـ از: 7 هـ (10)
3ـ شماره گزارش: 7596/ هـ
4ـ تاریخ گزارش: 18/2/50
منبع: 1699
تاریخ وقوع: 11/2/50
تاریخ رسیدن خبر به منبع: 11/2/50
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 12/2/50
موضوع: بهائیان
جلسهای با شرکت نُه نفر از بهائیان ناحیه 15 شیراز در منزل آقای فرهنگ آزادگان و زیر نظر آقای لقمانی تشکیل شد. بعد از قرائتنامه، آقای ولیالله لقمانی در مورد ادیان جهان و آمار آنها و شهدای [!] بهائیت سخن گفت. وی اضافه کرد آقایان بهائیان بهتر است بیشتر مطالعه نمایند و از روی حقیقت قضاوت کنند تا بفهمند معنی بهائیت که امروز آزادی بیشتری دارند، یعنی چه؟
در زمان قدیم، احبّاء نمیتوانستند بگویند ما بهائی هستیم و نمیتوانستند تبلیغ کنند. اگر هم مبارزهای مینمودند، فوراً آنها را میکشتند، لیکن اکنون آن تعصبها کنار گذاشته شده است. اکنون از امریکا و لندن صریحا دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمانها و بیحجابی را رونق دهیم که مسلمانان نقاب از صورت خود بردارند. به طوری که من مطالبی در منزل آقای معتمد قرائت کردم و تمام دختران و پسران بهائی خوشحال شدند. در ایران و کشورهای مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند [امام] حسین [ع] فاتح دنیا بوده و [امام] علی [ع] غالب دنیا. اتم در قرن اتم به دست بهائیان درست میشود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته میشود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین میروند و دنیای حضرت بهاءالله رونق میگیرد.
نظریه یکشنبه (11): اظهارات شنبه (12) مورد تایید است. دریانی.
نظریه چهارشنبه (13): صحت اظهارات شنبه مورد تایید است.
نظریه 7/ هـ ــ نظریه چهارشنبه مورد تایید است. م
بایگانی شود. (14)
سند شماره3:
در این سند یکی از سران بهائیت قرار بوده با حمایت رژیم پهلوی در ایران تلویزیونی تاسیس کند تا به ترویج افکار فاسد بهائیت بپردازد.
مشخصات. اسم حبیب فرزند عبدالله شهرت ثابت پاسال دارنده شناسنامه 376 تهران متولد 1282 تهران محل سکونت تهران خیابان ویلا کوچه پناهی ـ شغل بازرگان.
سابقه. نامبرده رئیس هیأت مدیره شرکت امنا عضو محفل روحانی بهاییان ایران و مدیر شرکت زمزم و نماینده فولکس واگن در ایران و موسس تلویزیون ایران میباشد. محتویات پرونده به شرح زیر است.
1ـ در تاریخ 22/1/39 اطلاعیهای با تقویم ب 2 واصل شده که نامبرده در انگلستان درباره اخذ کمک برای تلویزیون ایران با مقامات انگلیسی مذاکراتی نموده است.
2ـ اطلاع واصله حاکی است که طبق اظهار یکی از بازرگانان بازار در محافل اقتصادی تهران چنین شهرت دارد که در دوره زمامداری آقای علم امور مربوط به اقتصادی کشور طبق نظر حبیب ثابت تنظیم میشده.
3ـ در تاریخ 10/2/44 نامبرده به محفل ملی بهاییان ایران نامهای نوشته و متذکر شده که هدف اصلی از تشکیل تلویزیون در ایران ایجاد کار برای جمعی از یاران (بهاییان) بوده و به تدریج امکاناتی برای نشر افکار روحانی و معارف حکم الهی (افکار بهایی) به وجود آید. و به هیچوجه برخلاف نظریات امراله (دستورات بهایی) اقدامی نخواهد شد.
4ـ در تاریخ 13/6/44 اطلاعیه واصل که آقای حبیب ثابت عامل اصلی تقویت بهاییان میباشد و قرار شد یک میلیون تومان از طرف شرکت ملی نفت به نام اجرای برنامههای آموزشی از تلویزیون به وی داده شود.
5ـ در اردیبهشت ماه 44 نامبرده از طرف بهاییان به عضویت محفل روحانی ملی بهاییان ایران انتخاب شده است. (15)
_______________________________________________________________________________________________________
پی نوشت ها:
(1) تلویزیون ایران در عصر پهلوی، پیش از آن که در اختیار دولت قرار گیرد، در تملک حبیب ثابت، بهائی سرمایهدار و صهیونیستمآب مشهور، قرار داشت.
(2) امامخمینی، صحیفه نور، ج 1، ص 34
(3) روحالله حسینیان، سه سال مرجعیت شیعه در ایران (1343ــ1341)، صص 185-186
(4) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت آذربایجان، سند شماره 1030-21-55 به تاریخ 7/3/1356
(5) «20 هـ» به معنی اداره ساواک تهران است.
(6) «321» دفتر اداره دوم عملیات و بررسی وابسته به اداره کل سوم، یعنی اداره امنیت داخلی سازمان ساواک، بخش دانشگاه تهران است.
(7) «310» دفتر اداره یکم عملیات و بررسی مذکور
(8) اشاره به این که شاه از دوران مدرسه بهائی بوده و مسلمانان به اشتباه فکر میکنند تازه الان به بهائیت گرایش پیدا کرده است.
(9) آرشیو اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی
(10) منظور از «7 هـ» ساواک استان فارس است.
(11) منظور از «یکشنبه» رئیس اداره کل ساواک است
(12) منظور از «شنبه» منبع نفوذی ساواک است.
(13) منظور از «چهارشنبه»، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت منطقه است.
(14) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت تهران
(15) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت تهران
برای آشنایی بیشتر با خیانتهای رژیم پهلوی، جنایات این رژیم را علیه اسلام و ایران در حمایت از فرقه ضاله بهائیت بیان میکنیم. بر اساس اسناد به جا مانده از دوران رژیم پهلوی، اطلاعات بسیار ارزشمندی از فعالیتهای خیانتآمیز سران این فرقه در دسترس محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. (1) ضمن این که خاطرات روشنگرانه عدهای از مطلعان، نظیر مرحوم فضلالله مهتدی معروف به صبحی، خانم مهناز رئوفی، حسن نیکو و دیگران، که سالها از نویسندگان و مبلغان زبده بهائیت بوده و سپس تائب شده و به دامان اسلام برگشتهاند، میتواند خلاهای پژوهشی اسناد را جبران نماید.
نفوذ و فعالیت گسترده بهائیان در سطوح بالای دستگاه اداری کشورمان در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی بر کسی پوشیده نیست. (2) ضمن اینکه در عصر پهلوی، پیوندهای مستحکم و آشکاری بین سران این فرقه و رژیم اشغالگر قدس وجود داشت. همزمان با دوران نهضت ملی نفت به بعد، بهویژه سال 1332، فعالیت گسترده و سازماندهیشدهای از طرف بهائیان در کشورمان آغاز شد. متقابلا در همان سالها واعظ شهیر، مرحوم حجت الاسلام فلسفی، در سال 1334 به اشاره و دستور آیت الله العظمی بروجردی سخنرانیهای روشنگر و پرشوری علیه بهائیت انجام داد که بهرغم مخالفت شدید دستهای از مسوولان عالیرتبه رژیم، نظیر اسدالله علم از رادیو پخش شد و درواقع یکی از عکسالعملهای مهم نیروهای مذهبی در مقابل گسترش فعالیت این فرقه ضاله بود. (3)
اسناد موجود، نکات مهمی از برنامههای بلندمدت بهائیان را در این مقطع فاش میسازد. اولین برنامه بلندمدت این فرقه از سال 1332 شروع شد و در 1342 به پایان رسید. با رحلت مرحوم آیتالله بروجردی، همزمان با اجرای سیاستهای مورد نظر آمریکاییها توسط محمدرضا پهلوی در ایران، بهائیان هم فعالیتهای خود را شدت بخشیدند. در قسمتی از گزارشی که در سال 1344 درباره برنامه دهساله این فرقه تهیه و به نظر شاه هم رسانده شده چنین آمده است: «به طوری که فوقاً به عرض رسید، از مفاد نامهها و بخشنامههای صادره محفل مرکزی چنین استنباط میشود که هدف نهایی، ازدیاد وابستگان به فرقه بهائی و تا حداکثر امکان نفوذ در تمام قسمتها و نقاط کشور به خصوص در میان مردم دهات و ایلات و عشایر است.» در دستوراتی که محفل بهائیان صادر کرده بود، راهکارهای رسیدن به اهداف مورد اشاره، ارائه شده بود که از جمله آنها، راهاندازی محافل بهائی در نواحی فاقد محفل، دایر کردن کلاسهای رفع اشکال و نیز گردآوری هرگونه کتب خطی یا مطبوع که دارای مطالبی درباره افکار، عقاید، روحیات و خصوصیات مرسوم و عادات یا هرنوع اطلاعات دیگری راجع به عشایر و ایلات و ارسال آن به مرکز میباشد. (4)
از موضوعات جالب توجه، همزمانی پایان برنامه دهساله اول بهائیان با اوجگیری نهضت اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) است. امام و سایر علما و مراجع، معتقد بودند که سران بهائیت در ایران، عمال اسرائیلاند و لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی (مصوبه دولت عَلَم) بیشتر برای هموار ساختن راه نفوذ این فرقه در کشور طراحی شده است. حساسیت موضوع، زمانی روشن میشود که دانسته شود بهائیان، ایران را بعد از اسرائیل دومین سرزمین بهائیان، و آن را مرکز قیام و تسخیر جهان میدانستند. آنها با چاپ نقشه ده ساله خود اهمیت ایران را برای بهائیان نشان دادند. (5) عنوان نقشه دهساله را شوقی افندی از سران این فرقه چنین بیان میدارد: «وقت قیام و خروج و هجوم و جوش و خروش و کفاح و تسخیر مدن و فتح اقطار و غلبه بر جهان و جهانیان است. (6)»
در بهار سال 1342 دوهزار نفر زن و مرد بهائی با مساعدت دولت ایران (یعنی همان کابینه اسدالله علم، که به دستور امریکا، قیام ملت در 15 خرداد همین سال را به خاک و خون کشید) از طریق فرودگاه مهرآباد به لندن رفتند تا در هشتم اردیبهشت در یک اجتماع پانزدههزار نفری برای معارفه گروه نه نفری رهبری این فرقه شرکت جویند. (7) اقدام نادرست و خلاف شرع و عرفی که خروش اعتراضآمیز امام خمینی را به دنبال داشت: «از چیزهایی که سوء نیت دولت حاضر را اثبات میکند، تسهیلاتی است که برای مسافرت دوهزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است و به هر یک پانصد دلار ارز دادهاند و قریب 1200 تومان تخفیف در بلیط هواپیما دادهاند، به مقصد آن که این عده در محفلی که در لندن از آنها تشکیل میشود و صد درصد ضد اسلامی است شرکت کنند. در مقابل برای زیارت حجاج بیتالله الحرام چه مشکلاتی که ایجاد نمیکنند و چه اجحافات و خرجتراشیها که نمیشود! (8)»
پنج روز پس از سرکوب قیام خونین پانزده خرداد نیز محفل ملی بهائیان تهران نامه تشویقآمیزی به تیمسار سرتیپ پرویز خسروانی، فرمانده ژاندارمری ناحیه مرکز در زمان کشتار پانزده خرداد، نوشت و طی آن، قیام حقطلبانه ملت مسلمان به رهبری مراجع معظم تقلید و در رأس آنان امام خمینی را «تجاوز اراذل و اوباش و رجاله» و «سوء عمل جهلای معروف به علم»! نامید و ضمن «تقدیر»! از «زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار» نوشت: «تاریخ امر بهائی آن جناب را در ردیف همان چهرههای درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد نمود»! (9)
ادامه دارد.........
___________________________________________________________________________________________________________________________
پینوشتها
(1) رک: آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت
(2) محمدحسن رجبی، زندگینامه سیاسی امامخمینی، ص231
(3) رک علی دوانی، محمد رجبی و محمدحسن رجبی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، ص190 به بعد
(4) آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهائیت در آذربایجان
(5) روحالله حسینیان، سه سال مرجعیت شیعه در ایران (1343ــ1341)، ص 179
(6) رک وظایف 19گانه محفل روحانی ملی ایران در اجرای نقشه دهساله، سند شماره 3
(7) محمدحسن رجبی، زندگینامه سیاسی امامخمینی، صص 277-278
(8) امامخمینی، صحیفه نور، ج 1، ص 44
(9) سیدحمید روحانی، نهضت امامخمینی، ج 1، ص 1516، سند شماره 266
نزدیکی این دو جریان بهگونهای بود که جریان صهیونیسم بهصورت برادرانه به این یهودیان بهایی شده مینگریست. اهمیتی که صهیونیسم و بهاییان برای اسلامستیزی قایل بودند آنها را به دو روی یک سکه در سالهای حکومت پهلوی (بهویژه محمدرضاشاه) بدل ساخته بود. بهویژه آنکه در این دوران رفتهرفته شرایط گونهای شد که بهاییان برخلاف گذشته که به شکل مخفیانه فعالیت میکردند، پس از کودتای بیستوهشتم مرداد و قدرت گرفتن شاه، مجال آن را پیدا کردند که به شکلی علنی فعالیت کرده و حتی به امر تبلیغ بپردازند.
نفوذ عناصر بهایی در حکومت و کسب پستهای سیاسی و دولتی بالا زمینهای شد که بهاییان علاوهبر قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی نیز برخوردار شده و توان حمایت بسیاری از بهاییان را در حوزههای مختلف داشته باشند. یهودیان بهایی شده نیز در این زمان به مراتب بیش از گذشته از امتیاز بهایی بودن و مزایای اقتصادی آن بهره برده و بهسرعت مراحل پیشرفت و ترقی را طی میکردند. حبیب ثابت پاسال از جمله این یهودیان بهایی شده بود که به مدد حمایتهای سازمانیهای بهایی، دهها کارخانه و میلیونها تومان پول را به جیب زد و از این رهگذر مواهب بسیاری نصیبش شد. به این ترتیب این تازه بهاییان یهودیزاده به خیال خود، پاسخی به گرایش درونی و عناد تاریخی خویش به مسلمانان داده و با آنها تسویه حساب میکردند، در عین حال منافع مالیشان نیز تأمین میشد. این حرکت لااقل از سوی برخی از یهودیان که بهطور از پیش طرحریزی شدهای بهایی شده بودند، کار را به آنجا رسانده بودند که بسیاری از امور دستگاه مذهبی فرقه بهایی در روزگار جانشینان حسینعلی بهاء بهویژه شوقی افندی در دست یهودیان بهایی شده افتاده بود! و بی آنکه خود احساس کنند، در واقع به عملهای تبدیل شده بودند که در راستای اهداف محافل صهیونیستی و استعمار انگلستان قدم بر میداشت. در یک جمعبندی کلی میتوان پیوند نامیمون بهاییان و یهودیان را در تمامی صور آن حاصل هدایت و برنامهریزی محافل استعماری دانست که بهویژه در دوران پهلوی بیشترین بهره را از این مسئله در راستای اهداف سیاسی خود بردهاند، اما نباید از اختلافات و احیانا درگیریهایی که یهودیان از دیرباز با مسلمانان داشتهاند، ساده گذشت. حتی در روزگار حیات پیامبر اسلام(ص)، یهودیان از جمله اقلیتهایی بودند که بیشترین درگیری را با مسلمانان داشتهاند و بهاییت بهعنوان یک فرقه تفرقه افکن و جعلی در میان مسلمانان، کارکردهای مختلفی برای ایشان میتوانست داشته باشد.
جالب آنکه فریدون آدمیت یکی از تاریخنگاران بیطرف و برخوردار از مواضغ غیر ایدئولوژیک، درباره این دو قوم میگوید:
"عنصر بهایی، چون عنصر جهود، بهعنوان یکی از عوامل پیشرفت سیاست انگلیس در ایران درآمد. طرفه اینکه از جهودان نیز کسانی به این فرقه پیوستند." (1)
در این نوشته آدمیت علاوه بر ارتباط این دو گروه به یکی از نکات مهم، یعنی جذب یهودیان به فرقه بهایی اشاره دارد که در نوع خود بسیار قابل تأمل است. بهاییان در کار تبلیغ و جذب، عنایت ویژهای به اقلیتهای دینی داشتهاند که در این میان یهودیان بیشترین سهم را داشتهاند.
اما پیوستن یهودیان به بهاییت در این سطح بیشتر حکایت از یک نوع حرکتهای استراتژیک بین محفلی بهایی – یهودی دارد. آنچنانکه بهایی شدن بسیاری از این یهودیان ظاهری و سرپوشی روی فعالیتهای آنها بوده و این امکان رابرای آنها فراهم میآورد که به شکل راحتتری میان مسلمانان نفوذ داشته باشند و حتی با وصلت با خانوادههای مسلمان متنفذ منافع خود را دنبال کنند. از سوی دیگر، یهودیان به این ترتیب بر شمار بهاییان افزوده و در واقع از این فرقه ساختگی که قرار بود جلوی اسلام قد علم کند حمایت میکردند، چراکه شکافی را در میان جامعه مسلمانان مشاهده میکردند.
_____________________________________________________________________
پی نوشت
1-امیرکبیر در ایران، 458